... تلخ مثل عسل

بی شک می توان روزهای تازه ای رقم زد ...

... تلخ مثل عسل

بی شک می توان روزهای تازه ای رقم زد ...

در عشق او چون او شدم زین رو چنین بی سو شدم ...

می کَنم الفبا را

روی لوحه ی سنگی

واو ... مثل ویرانی

دال ... مثل دلتنگی

بعد از این اگر باشم در نبود خواهم بود

مثل تاب بیتابی

مثل رنگ بیرنگی ...


عکس و تصویر


+ به یاد تراریوم زیبای تو ... به یاد آرامش بودنت ... به یاد تو که همیشه دوستت خواهم داشت تا نفس باقیست ...

طوفان های بزرگ دنیا

زنانی هستند همچون من

که نسیمی سرخوش

بوی تو را

به مشامشان می رساند  ...

+ آهنگ...

یک روز مثل همین امروز


یک روز برای داشتن چیزی ، کسی ، ... خودتو به آب و آتیش میزنی ...

یک روز دیگه تو یه قدمی ات وایساده و فقط ...

کافیه دستت رو دراز کنی و بچینی ش

اما نه دستت بالا میاد ، نه چشمت بهش خیره میشه

و

نه عطرش میکشتت ... 



+ آهنگ

نگو دوستت دارم


نگودوستت دارم
انسان این واژه را می شنود
واژه از پوستش رد می شود
با نگاهی پایین می رود و اسب های قلبش شیهه می کشند . تندتر می دوند بر سینه اش
محکم تر   سم  می کوبند ...

نگو دوستت دارم
انسان باور می کند
افسار اسب وحشی را به دستت می دهد ... به تو تکیه می کند
در آغوشت اشک می ریزد
یال هایش را می دهد تو شانه کنی
انسان باور می کند
و عشق دردناک ترین اعتقاد است
اعتقادی که با سیلی پاک نمی شود
با خیانت قوت می گیرد
با اهانت  راسخ تر می کند

به انسان نگو دوستت ندارم
ضربانش کند می شود ... پای اسب هایش  می شکند
اسب ها بر زمین می افتند ...درد می کشند
انسان میباید حیوان را راحت کند
انسان عرق می ریزد ...اشکهایش ...
در بالشت جمع می شود
عطر موهایت را حبس می کند
نفس نمی کشد
بالشت را روی سینه اش می گذارد . به قلبش گلوله می زند
بخار گرم از گلوی اسب ها بالا می رود
از دهانشان می جوشد
سینه ی انسان سبک می شود
اسب ها به سمت کوهستان دور می دوهند سم هایشان ... صدا ندارد
پال هایشان یخ بسته ...
عشق از دست می رود . انسان گناه دارد ...
نگو دوستت دارم انسان باور می کند ... نگو دوستت دارم ...



   


اینجا کسی است پنهان همچو خیال در دل ...




هیچ حواسم نبود ،

دو فنجان ریختم ...

+ آهنگ


چه شد که قدر وفا هیچ کس نمی داند ...

در صدا کردنِ نام تو

یک "کجایی؟" پنهان است...

یک "کاش می بودی"

یک "کاش باشی"

یک "کاش نمی رفتی"

من نامِ تو را

حذف به قرینهء این همه دلتنگی و پرسش

صدا می زنم ...

 


+ آهنگ

من نه بهشت می خواهم نه آسمان و نه زمین ...


من نه بهشت می خواهم

نه آسمان

و نه زمین ...

بهشت من ، زمین من و زندگیم نفس های آرام کودکی توست که در آغوشم به خواب می روی

من مادرم

همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را ...

من هیچ نمی خواهم هیچ ... هیچ روزی به من تعلق ندارد ، همه روزها ، ساعتها و ثانیه های من تویی و من دستت را می گیرم تا به فردای انسانیت برسانم که این رسالت من است . بر تو و هیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من

با اختیار به عشق

تو را به این دنیای پر آشوب

خونده ام ...

 این بار هم می دانم حجم  لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد ...


عزیزم آهنگ صدایت با به دنیا آمدنت زیبا ترین ترانه زندگیم
نفس هایت تنها بهانه نفس کشیدنم و وجودت تنها دلیل زنده بودنم است

تولدت مبارک عشقم



عکس و تصویر دخترم هستن


+ آهنگ

بهار پشت در است ...


میدانم رخت و لباس تازه ، ذهن را تازه نمی کند ...

می دانم هر قدر دکوراسیون خانه را عوض کنی ، چیزی از تنهایی آدم کم نمی کند ...

ولی به فال نیک می گیرم و رنگ  و روی خانه را دگرگون می کنم . تا حول حالنای امسال باورش شود که حال تازه ای می خواهم ...



+ آهنگ

میم مالکیتم...


من ؛
 خوی او گرفته
او ؛
آن من گرفته
 

بغض!


دلتنگم ...

و این درد کمی نیست !

که رو بر می گردانم و ...

جای تو خالی است ..!




+ آهنگ


اول دلم فراق تو را سرسری گرفت ، وان زخم کوچک دلم اخر جزام شد ...

گفتم

به هیچ کس

دل خود را نمی دهم

اما دلم

برای همان هیچکس

گرفت ...


+ این روزا کاش این همه دور نبودی

+ آهنگ